اعمال حقوقی به اعمالی گفته میشوند که اشخاص با میل و اراده خود، آنها را انجام میدهند. اعمال حقوقی به دو نوع عقد و ایقاع دسته بندی شدهاند. عقد یک ماهیت حقوقی است که به واسطه توافق میان دو یا چند شخص تحقق پیدا میکند و آثاری قانونی را به همراه دارد. امضای عقود باعث ایجاد تعهداتی برای طرفین آنها خواهد شد. برخی از این تعهدات در قانون مشخص شده است. به عبارت دیگر، به واسطه حکم قانون، برای طرفین عقود برخی از تعهدات به وجود میآید که به آنها تعهد اصلی یا قانونی گفته میشود اما شرط ضمن عقد ، در واقع تعهداتی فرعی هستند که در ضمن عقود گنجانده خواهند شد. امضای عقود میتواند تعهدات فرعی غیر از تعهدات قانونی را نیز برای طرفین قرارداد به دنبال داشته باشد.
این تعهدات فرعی به وسیله توافق میان طرفین در ضمن عقود گنجانده میشوند. به تعهداتی که به وسیله توافق میان طرفین عقود تعیین میشوند، تعهدات فرعی میگویند. به عبارت دیگر میتوان گفت که تعهدات فرعی به واسطه شرط در عقود آورده میشوند و مورد توافق طرفین آنها قرار میگیرند. شروطی که در ضمن عقد آورده میشوند، الزام آور و لازم الاجرا هستند. بنابراین طرفین باید به مفاد این شروط پایبند باشند و آنها را اجرا کنند.
در این مقاله قصد داریم از شرایط و آثار قانونی شروطی صحبت کنیم که در ضمن قراردادها آورده میشوند.
عقود در یک دسته بندی کلی به لازم و جایز تقسیم میشوند. عقود لازم به عقودی میگویند که توسط طرفین آن قابل فسخ و بر هم زدن نیستند. به زبان سادهتر میتوان گفت که طرفین عقود لازم حق فسخ و بر هم زدن آنها را ندارند. انحلال عقود لازم صرفا در شرایطی که در قانون پیش بینی شده است، امکان پذیر میشود. از طرف دیگر، عقود جایز به عقودی گفته میشود که توسط هر یک از طرفین قرارداد قابل فسخ هستند. به عبارت دیگر میتوان گفت که انحلال عقود جایز به اراده یکی از طرفین آنها بستگی دارد. شرط ضمن عقد خارج لازم باعث سلب حق فسخ عقود لازم از طرفین آنها میشود. در ادامه آن را با یک مثال توضیح خواهیم داد:
برای مثال قرارداد اجاره از جمله عقود لازم است زیرا هیچ یک از موجر و مستاجر حق بر هم زدن آن را ندارند. از طرف دیگر، وکالت از عقود جایز محسوب میشوند. بنابراین، موکل و وکیل با میل و اراده خودشان میتوانند عقد وکالت را منحل کنند و برای اینکار به اجازه قانونگذار نیز نیازی ندارند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر سلب حق فسخ یک عقد جایز را به صورت شرط در ضمن یک لازم بیاوریم، عقد جایز غیر قابل فسخ خواهد شد که در اصطلاح به آن شرط ضمن عقد خارج لازم گفته میشود. برای مثال، اجاره یک عقد لازم است و میتوانیم شرط عدم فسخ عقد وکالت را در آن بیاوریم.
عقد وکالتی که شروط عدم فسخ آن در ضمن عقد اجاره گنجانده شده، غیر قابل فسخ و انحلال از سوی وکیل یا موکل است. در این مثال تا زمانی که عقد اجاره منحل نشده است، هیچ یک از وکیل و موکل نیز حق فسخ عقد وکالت را ندارند. بنابراین شرط وکالت ضمن عقد لازم باعث میشود که موکل حق عزل وکیل را نداشته باشد. وکیلی که با شرط وکالت ضمن عقد لازم موافقت کرده است نیز حق استعفا دادن ندارد.
قرارداد بیع به عقدی گفته میشود که در هنگام معامله اموال منقول و غیر منقول تنظیم خواهد شد و به واسطه توافق میان خریدار و فروشنده تحقق پیدا میکند. بیع یک عقد لازم است و فسخ آن در هیچ صورتی امکان پذیر نمیشود مگر آنکه قانونگذار اجازه داده باشد. بنابراین، شرایطی که در ضمن عقود بیع آورده میشوند نیز به تبعیت از آن، لازم الاجرا هستند. منظور از شرط ضمن عقد بيع ، شرایطی است که طرفین معامله در هنگام تنظیم این عقد به نفع خود شرط میکنند. شرط ضمن عقد بیع میتواند شرط فعل، شرط نتیجه و شرط صفت باشد.
نکته: مشروط له به شخصی گفته میشود که شروط ضمن عقد بیع به نفع او اجرا میشوند. مشروط علیه نیز هر یک از طرفین معامله است که باید شروط ضمن عقد بیع را انجام بدهد.
در ادامه، هر یک از انواع شروطی که ممکن است در ضمن عقد بیع آورده شود را بررسی میکنیم:
اگر موضوع شرطی که در ضمن عقود بیع آورده میشود، انجام یک فعل مادی باشد، به آن شرط فعل گفته میشود. قید شروط فعل در ضمن عقود بیع، آثار قانونی زیر را به همراه دارد:
به موجب ماده 234 قانون مدنی، شرط صفت، شرطی است که برای مشخص کردن کمیت و کیفیت مال مورد معامله در ضمن عقد بیع آورده میشود. اگر کمیت و کیفیت مال مورد معامله با آنچه که در شرط صفت آورده شده است مطابقت نداشته باشد، مشروط له از حق فسخ عقد بیع برخوردار میشود.
این شرط به معنای آن است که نتیجه یک عمل حقوقی در ضمن عقد، شرط شود. برای مثال، در ضمن عقد اجاره یک خانه، شرط میشود که مالکیت خودروی موجر به مستاجر منتقل شود. در این مثال، انتقال مالکیت خودروی موجر به مستاجر، نتیجه عمل حقوقی بیع است که به صورت شرط در ضمن عقد اجاره آورده میشود. این شرط باعث میشود که به محض امضای اجاره نامه، مالکیت خودروی موجر به مستاجر منتقل شود.
وکالت یکی از عقود جایز است که به واسطه توافق میان وکیل و موکل تحقق پیدا میکند. جایز بودن وکالت باعث میشود که موکل، حق عزل وکیل را داشته باشد و وکیل نیز هر زمان که بخواهد بتواند از وکالت انصراف بدهد. وکیل و موکل در هنگام تنظیم عقد وکالت میتوانند یک قرارداد لازم تنظیم کنند و عدم فسخ عقد وکالت را در آن اشتراط کنند. بنابراین منظور از شرط عدم عزل وکیل ضمن عقد خارج لازم این است که وکیل و موکل، عقد لازمی را به صورت کتبی یا شفاهی تنظیم کنند و سلب حق عزل وکیل از موکل را در آن به صورت شرط بیاورند. امضای این عقد لازم باعث میشود که موکل دیگر نتواند وکیل را عزل کند.
شرط عدم عزل ضمن عقد لازم تا زمانی پابرجا است که وکیل یا موکل فوت نکردهاند یا محجور نشدهاند. بنابراین، وکیلی که محجور شده یا فوت کرده است، عزل میشود حتی در صورتی که حق عزل او به واسطه اشتراط در یک عقد لازم از موکل سلب شده باشد.
شروطی که در ضمن عقد بیع آورده میشوند، در جلوگیری از ورود ضرر و زیان به خریدار و فروشنده تاثیر زیادی دارند. در عین حال، باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر این شروط، مجهول یا برخلاف ماهیت حقوقی عقد بیع باشند، باعث باطل شدن آن میشوند. باطل شدن عقد بیع نیز میتواند ضرر و زیان مالی یا غیر مالی بسیار زیادی را برای خریدار و فروشنده به دنبال داشته باشد. به همین دلیل، پیش از قید شرط در ضمن عقد بیع، باید با آثار و شرایط قانونی آنها آشنایی داشته باشید. برای آگاهی از قواعد صحیح قید شرایط مورد نظر خود در ضمن عقد بیع، میتوانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی استفاده کنید.
علاوه براین، برای تنظیم وکالت نامهای که در آن حق عزل وکیل از موکل سلب شده است نیز میتوانید از خدمات تنظیم قرارداد بهره ببرید.