گاهی بروز عواملی فی ما بین اشخاص، منجر به خاتمه عقد منعقد شده فی ما بین آنها خواهد شد. در نظام حقوقی حاکم بر قراردادها، چهارچوب خاصی بر این عوامل نظارت دارد. به عبارت دیگر، بروز این عوامل در متون قانونی مورد سنجش و پیش بینی قرار گرفته است. این عوامل که به فسخ مشهور هستند، بستر انحلال عقود را فراهم میکنند. این مساله که فسخ قرارداد چیست و در خصوص کدام دسته از عقود و در چه مواردی قابلیت اجرا دارد، در این مقاله مورد نظر قرار میگیرد. علاوه بر آن، در این مقاله به این سوال که شرایط فسخ قرارداد چیست پاسخ خواهیم داد.
از متداولترین سوالاتی که درباره این موضوع پرسیده میشود، در خصوص فسخ قرارداد اجاره زودتر از موعد و همچنین در رابطه با فسخ قرارداد کارمند مطابق با قانون کار است که پیش از این، در مقالات دیگر درباره آنها توضیح دادهایم. اگر تمایل دارید که درباره این موضوعات اطلاعات داشته باشید، خواندن مقالات مرتبط با آنها در مجله حقوقی رکلا را به شما پیشنهاد میکنیم.
به طور کلی، قرارداد سندی است که به موجب آن، یک یا چند شخص در مقابل یکدیگر تعهداتی را بر عهده میگیرند. عدم رعایت تعهدات و وظایف مندرج در این سند، برای اشخاص مسئولیتهایی را به همراه دارد. در عالم قراردادها، عقود به انواع مختلفی تقسیم میشوند. در این مقاله، با توجه به اقتضای بحث، جایز یا لازم بودن عقود را مورد بررسی قرار میدهیم.
منظور از عقود جایز، عقودی است که خاتمه تعهدات مندرج در آنها، بر اساس اراده منعقد کنندگان، در هر زمان و به هر دلیلی امکان دارد. مطابق با ماده ۱۸۶ قانون مدنی، انحلال عقود جایز، تابع تشریفات نیست. بنابراین در این دست از عقود، سخت گیریهای موجود در عقود لازم برای به اتمام رساندن تعهدات وجود ندارد.
در مقابل، دستهای دیگر از عقود وجود دارد که شرایط انحلال آنها با ضوابطی روبرو است. این قراردادها که به عقود لازم معروف هستند، در ماده ۱۸۶ قانون مدنی مورد بررسی قرار گرفتهاند. این ماده بیان میدارد که قرارداد لازم ، عقدی است که هیچ یک از طرفین آن، مگر در موارد معین، قادر نخواهند بود که تعهدات خود را به پایان برسانند.
در این راستا، موارد معین خاتمه عقود لازم، در ماده ۲۱۹ قانون مدنی مورد نظر قرار میگیرند. در این ماده، فسخ و اقاله، به عنوان دو موردی معرفی شده است که به واسطه آنها میتوان عقود لازم را به پایان رساند. معنا و مفهوم فسخ قرارداد را در مبحث بعدی مورد اشاره میدهیم اما در خصوص اقاله قرارداد باید بیان کرد که اقاله یک عقد لازم، در صورتی محقق میشود که اشخاص به صورت توافقی و بر اساس رضایت، عقد خود را منحل کنند.
در پاسخ به این سوال که فسخ قرارداد یعنی چه ، باید بیان کرد که فسخ، علت یا علل پیش بینی شده در قانون هستند و خاتمه عقود را توجیه میکنند. به عبارت دیگر، به موجب بروز این عوامل، امکان خاتمه قرارداد برای صاحب حق فسخ ایجاد خواهد شد. در برخی از موارد، این امکان نیز وجود دارد که حق فسخ، برای شخصی غیر از طرفین عقود در نظر گرفته شود.
با توجه به آنچه که در خصوص عقود جایز و لازم در قسمت قبل مطرح شد، باید خاطر نشان کرد که فسخ تنها در خصوص عقود لازم قابل طرح است.
عمر عقود از زمان اعمال فسخ به پایان میرسد و کلیه تعهدات و آثار آنها از بین میرود. به عبارت دیگر، در پاسخ به این سوال که اثار فسخ قرارداد چیست ، باید بیان کرد که آثار مذکور نسبت به آینده است. به این صورت که تا قبل از خاتمه عقد، هر حق یا منفعتی که از موضوع عقود حاصل شده باشد، برای شخصی خواهد بود که تا آن زمان به موجب عقد مُحِق بوده است. متعاقب آن با فسخ، همه این حقوق یا منافع، به شخصی باز میگردد که در اثر خاتمه یک جانبه قرارداد مُحِق است.
علاوه بر آن، اگر در اثر خاتمه عقد به این طریق، خساراتی به طرفی از قرارداد وارد شود، جبران این خسارات قابل مطالبه خواهد بود. به این بیان که شما قادرید در زمان نوشتن قرارداد ، به همه این موارد اشاره کنید. در غیر این صورت، این خسارت به موجب قانون قابل دریافت هستند. توجه داشته باشید با فسخ عقودی که دارای عوضین هستند، طرفین مکلف میشوند عوضین را به صاحبان جدید حق مسترد کنند. در غیر این صورت، آثاری بر تخلفات آنها در این زمینه بار خواهد شد.
برای پاسخ به این مسئله که موارد فسخ قرارداد چیست ، باید بیان کرد که در این زمینه ماده ۳۹۶ قانون مدنی، مواردی را مقرر کرده است. به طور کلی، این ماده موارد فسخ قرارداد را تحت عنوان خیارات بیان میکند. منظور از خیارات در این ماده، مجوزی است که قانون برای خاتمه عقود به موجب فسخ به اشخاص میدهد. در این بخش از مقاله سعی داریم که این خیارات را مورد اشاره قرار دهیم و نکات لازم در خصوص هر یک از آنها را بیان کنیم.
ابتدا به تصویر زیر نگاه کنید. ما در این تصویر به صورت خیلی خلاصه، کلیه مواردی که در نهایت، حق فسخ قرارداد را برای طرفین یا یکی از آنها ایجاد میکند بیان کردهایم.
شرط خیار ، یکی از موارد فسخ قرارداد است. این خیار، بر مبنای توافقات منعقد کنندگان به وقوع میپیوندد. به این صورت که اشخاص در زمان تنظیم عقد، شرایطی را در قرارداد خود قید میکنند که امکان خاتمه یک جانبه قرارداد برای هر یک از طرفین وجود داشته باشد. به عبارت دیگر آنها با تعیین یک چهارچوب زمانی مورد توافق، امکان خاتمه یک جانبه عقود را تا سر رسید بازه زمانی مشخص پیش بینی میکنند. یکی از نکاتی که باید در خصوص این نوع خیار در نظر گرفته شود، تعیین دقیق زمان آغاز و پایان بازه زمانی مزبور است.
از دیگر موارد فسخ قرارداد ، خیار رویت و تخلف از وصف است. این خیار در مواقعی قابل استناد است که شخصی مالی را تنها بر اساس اوصاف آن معامله کند و پس از معامله مشخص شود که آن مال فاقد اوصاف مورد نظر است. در این موارد، اشخاص میتوانند توافق خود را به صورت یک جانبه به پایان برسانند یا آن را به همان صورت بپذیرند.
خیار غبن ، خیاری است که تنها در خصوص قراردادهای معوض مطرح میشود. منظور از عقود معوض، عقودی است که در آن همه طرفین نسبت به یکدیگر متعهد میشوند و باید عوضی را ارائه کنند. حال در مواقعی که خساراتی از عدم تعادل عوضین به طرفی از قرارداد وارد شود، این امکان برای شخص متضرر وجود دارد که قرارداد را خاتمه دهد. به بیان دیگر، موضوع اصلی در این نوع خیار ، وجود تفاوت بسیار زیاد میان قیمت عوضین است. در خصوص شرایط حاکم بر این خیار باید خاطر نشان کرد در مواقعی که اشخاص بر اساس علم و اراده خود، نسبت به امضای چنین عقودی اقدام میکنند، امکان استناد به خیار غَبن برای آنها وجود نخواهد داشت.
خیار عیب ، خیاری است که به موجب وقوع نقص یا مشکل در موضوع عقود قابلیت استناد دارد. به عبارت دیگر، در مواردی که عیوبی در موضوع عقود یافت شود که در زمان تنظیم قرارداد پنهان بودهاند، این امکان برای اشخاص ایجاد میشود قرارداد خود را به صورت یک جانبه به پایان برسانند. منظور از عیب در اینجا، نقصی است که ارزش موضوع عقد را تقلیل یا منافع متعارف آن را کاهش دهد. برای اعمال این خیار، شرایطی وجود دارد. به این صورت که اشخاص باید نسبت به وجود چنین معایبی در موضوع عقد ناآگاه باشند. علاوه بر آن، عیوب مزبور باید در زمان انعقاد عقد وجود داشته باشند.
یکی دیگر از خیاراتی که بر پایه توافقات اشخاص در عقود تعیین و تکلیف میشود، خیار تخلف شرط است. به موجب این خیار، اشخاص قادرند که برای تخلف طرفین نسبت به اجرای شروط مورد توافق، قرارداد منعقد شده را به صورت یک طرفه به پایان برسانند. خیار تخلف شرط، یکی از مصادیق خیارات است که سبب انعطاف خاتمه انواع قرارداد لازم میشود.
استناد به خیار تعذر تسلیم در زمانهایی قابل طرح است که اشخاص قادر به تسلیم موضوع قرارداد نباشند. به بیان دیگر در چنین مواقعی، شخصی که از عدم تسلیم موضوع عقد متضرر میشود، میتواند قرارداد را به صورت یک جانبه به پایان برساند. در این موارد، منشا ناتوانی اشخاص برای تسلیم موضوع عقد، تاثیری در اعمال فسخ ندارد. برای مثال، ناتوانی بر تسلیم بر اثر وقوع شرایط اضطراری، بر اعمال یا عدم اعمال فسخ بی تاثیر است. باید توجه داشت که خیار مزبور، در ماده ۳۹۶ قانون مدنی مورد اشاره قرار نگرفته و از سوی فقها قابل طرح است.
برای انجام دادن صحیح فسخ قرارداد، نیاز دارید که از اشخاص متخصص در این زمینه؛ یعنی وکلای مجرب و مشاوران حقوقی کمک و مشورت بگیرید. مشاوره حقوقی تلفنی به شما این امکان را میدهد که شرایط خود را شرح دهید تا با در نظر گرفتن جوانب قانونی و مطابق با آن شرایطی که دارید برای این اقدام راهنمایی شوید. همچنین باید این نکته را نیز در نظر داشته باشید که تعیین شروط فسخ، پیش از امضای قرارداد، اقدامی کاربردی است که از بروز اختلافات احتمالی میکاهد. این موارد باید در هنگام تنظیم قرارداد اعمال شوند.
منبع