تصور کنید که قصد دارید به یک حسابدار زبده تبدیل شوید. برای این منظور، باید مهارتهای فنی لازم را بیاموزید تا قادر باشید محاسبات پیچیده عددی را انجام دهید. حال، اگر رئیس شرکتتان بنا به دلایلی مجبور باشد یکی از حسابداران خود را اخراج کند، به نظر شما انتخاب او چه کسی است؟ اگر شما علاوه بر مهارت فنی از مهارتهای نرمی همچون تعامل در کار برخوردار باشید، رویکرد مثبتی نسبت به مسائل کاری خواهید داشت. در این شرایط، کارفرمایتان شما را به عنوان یک کارمند با صلاحیت میبیند که علاوه بر تخصص در کار ، از اخلاق حرفهای مناسبی برخوردار است و همواره به دیگران روحیه میدهد. بنابراین، به حتم، جایگاهتان در سازمان حفظ میشود و امکان ارتقای شغلی نیز برایتان فراهم خواهد شد.
پیشنهاد میکنیم برای آگاهی از چهارچوبهای قانونی روابط استخدامی، روی لینک قرارداد کار بزنید و در خصوص این شیوه از همکاری، اطلاعات کسب کنید. مطالعه این مقاله، برای شما کاربردی خواهد بود.
معنای لغوی تعامل، داد و ستد و معامله است. در دنیای واقعی، کسب و کار را میتوان نوعی معامله در نظر گرفت که در آن، با امضای قرارداد استخدام با نیروی انسانی و تهیه تجهیزات مورد نیاز، محصولی تولید و در ازای فروش آن به مشتریان، سود حاصل میشود. ما در این مقاله میخواهیم تعامل را به عنوان ابزاری برای روابط بین انسانها در محیط کار مدنظر قرار دهیم.
تعامل در کار ، به معنای شکلگیری یک ارتباط دو طرفه هدفمند، بین دو یا چند نفر از اعضای یک سازمان است که قصد دارند به یک هدف مشترک دست یابند. به واسطه تعامل، افراد با یکدیگر ارتباط واضحی بر پایه صداقت برقرار میکنند و اطلاعات موثری را با استفاده از ابزارهای به خصوصی به اشتراک میگذارند. منظور از ابزارها، استفاده از یک تکنولوژی مناسب و در دسترس، برای همه اعضاء است که به راحتی بتوانند، نظرات، منابع و مستندات خود را با شخص دیگری به اشتراک بگذارند و همچنین در جریان پروژهها، وظایف و سایر امور کاری قرار بگیرند. ابزار مذکور، باید با سیستمهای موجود در سازمان هماهنگ باشد و نیازهای مجموعه را برطرف کند. ناگفته نماند که مهارت تعامل در کار ، را نمیتوان محدود به تیمهای موجود در سازمان کرد بلکه باید در بین همه کارکنان، به خوبی جا بیفتد.
تعامل سطوح مختلفی دارد که شامل سطح تیم (بین دو تا ده نفر از افراد)، سطح اجتماع (سطحی کلانتر از تیم و شامل تعامل واحدهای مختلف درون سازمان) و سطح شبکهای (کلانتر از سطح اجتماع و دربرگیرنده ارتباط با افراد داخل و خارج مجموعه) است. در این مقاله سطح تیم و اجتماع را مورد بررسی قرار میدهیم.
تعامل، یک مهارت اکتسابی است. اگر عدهای در سازمان از این مهارت بیبهره باشند، مدیر باید بستری فراهم کند که آنها از توانایی ارتباط موثر با دیگران برخوردار شوند. از آنجایی که کارکنان، ارزشمندترین دارایی سازمان هستند، اختصاص زمان مناسب برای توانمند کردن آنها، نوعی سرمایه گذاری برای بهبود عملکرد مجموعه در آینده به شمار میآید. از این رو، مدیر باید با به کارگیری روشهای خلاقانهای همچون موارد زیر، تعامل در کار را در میان پرسنل و کارکنان خود ایجاد کند:
همانطور که میدانید نیرویهای انسانی از جمله مهمترین ارکان یک سازمان به شمار میآیند. در هر گروهی، افرادی با ویژگیهای اخلاقی گوناگونی وجود دارند که مدیر قادر به پیشبینی رفتارهای آنها در موقعیتهای مختلف نیست. از طرف دیگر، نمیتوان به ارتباطات کلیشهای و منسوخ شده سازمانی بسنده کرد که در آن، به نیازهای انسانی توجهی نمیشود زیرا در صورت عدم رسیدگی به خواستههای افراد، مشکلاتی از قبیل نارضایتی شغلی، عدم تعهد و اعلام استعفای کارگر یا کارکنان رخ خواهد داد و به دنبال آن، کارایی مجموعه نیز کاهش مییابد. برای رفع این مسئله، مدیر باید یک فرهنگ سازمانی تیم محور و مبتنی بر تعامل در مجموعه ایجاد کند. همچنین، با هر فرد، متناسب با نوع شخصیت او ارتباط و تعامل داشته باشد.
تعامل در کار جمعی، از این لحاظ دارای اهمیت است که باعث میشود افراد، نظرات و اطلاعاتشان را به اشتراک بگذارند، نقاط قوت یکدیگر را تقویت و از قصورات اعضا چشم پوشی کنند و همچنین، تناقضات و تعارضات را به حداقل برسانند. در ادامه به سایر دلایل اهمیت تعامل در کار گروهی نگاهی میاندازیم:
هر سازمانی، برای اینکه به اهداف مدنظر خود دست یابد، نیاز دارد که کارکنانش، تعامل موثری با یکدیگر داشته باشند زیرا در مجموعههای پویا و تعاملگر، این حس در اعضاء ایجاد میشود که از قدرت بالایی برای تحقق چشماندازهای سازمان برخوردار هستند. بنابراین، بازدهی آنها افزایش مییابد و امکان رشد و ترقی برایشان فراهم میشود. بیایید به راهکارهای زیر برای بهبود تعامل در کار تیمی نگاهی بیندازیم:
تعاملات در سطح اجتماع یا تعاملات درون سازمانی، معمولا بزرگتر از یک تیم و فراتر از کنار آمدن با یک همکار هستند. در این نوع تعامل، افراد، خواهان برقراری ارتباط با سایر کارکنان در بخشهای دیگر سازمان خواهند بود. در واقع، زمانی که میخواهیم در سازمان به اهداف بزرگتری برسیم، چند تیم در بخشهای مختلف مجموعه تشکیل میشوند که در اثر همکاری و تعامل در کار ، چشماندازهای مدنظر را محقق میکنند. دستاورد این نوع تعامل، شکلگیری روابط اجتماعی بین افراد است. کارفرمایانی که به بهبود روابطی از این قبیل کمک میکنند، از کارمندان موفقتری برخوردار هستند. در ادامه قصد داریم راجع به راهکارهایی صحبت کنیم که مدیر باید برای افزایش تعامل اجتماعی در محیط کار مدنظر قرار دهد:
اگر کارفرمایان و مدیران، سازمانی مبتنی بر تعامل تشکیل دهند، در این صورت، کارمندان به واسطه برقراری ارتباط متقابل با سایرین و بیان آزادانه عقاید و ایدههایشان، به اهمیت نقش خود در سازمان پی میبرند و احساس ارزشمندی میکنند. بنابراین، لحظهای از تلاش دست برنمیدارند تا بالاخره، سازمان در مسیر رشد و موفقیت قرار بگیرد. در این مقاله سعی کردیم اهمیت تعامل را در محیط کاری شرح دهیم.
در زمان استخدام، دو جنبه را باید به دقت بررسی کنید. یکی از این جوانب، رسیدگی به مهارتهای فنی و نرم افراد است که لازمه موفقیت شغلی به شمار میآید و دیگری، بخش حقوقی کار است. برای آگاهی از مسائل حقوقی و قانونی این نوع روابط کاری، پیشنهاد میکنیم از خدمات این مجموعه اعم از مشاوره حقوقی تلفنی و تنظیم قرارداد اختصاصی بهره ببرید.