عقد از نظر لغوی به معنای پیمان و تعهد است. در اصطلاح حقوقی به توافق الزام آوری که به واسطه توافق میان دو یا چند شخص تحقق پیدا میکند و آثاری حقوقی را به دنبال دارد، عقد یا قرارداد گفته میشود. بخش مهمی از قانون مدنی به عقود، تعهدات و آثار قانونی ناشی از آنها اختصاص پیدا میکند. عقود براساس موضوع و آثار قانونی که دارند به انواع مختلفی تقسیم میشوند. اشخاص میتوانند اهداف مختلفی از تنظیم عقد داشته باشند. در اصطلاح حقوق مدنی به هر عقدی که هدف از تنظیم و امضای آن کسب سود و منفعت است، عقد مغابنه ای گفته میشود. عقد مغابنه ای ، یکی از انواع عقود قانونی است که احکام و آثار قانونی مخصوص به خود را دارد. در این مطلب با مفهوم عقود مغابنهای، مصادیق و شرایط قانونی آنها آشنا میشویم.
مغابنه از ریشه غبن گرفته شده و به معنای ضرر و زیان در معاملات است. در خصوص معنی عقد مغابنه میتوان گفت، عقدی است که طرفین آن قصد تحصیل سود و منفعت دارند. به عبارت دیگر، عقد مغابنه ای به عقدی گفته میشود که انگیزه هر یک از طرفین آن به دست آوردن مالی است که ارزش اقتصادی آن نسبت به مالی که میدهد، مساوی یا نسبتا نزدیک باشد. به همین دلیل، حقوقدانان به عقود مغابنهای، عقود متعادل نیز میگویند.
با توجه به مطلب فوق الذکر میتوان گفت که عقود مغابنهای به صورت معوض تنظیم میشوند. به عبارت دیگر، عقود مغابنهای دارای دو عوض هستند که این دو عوض با یکدیگر مبادله خواهند شد. همچنین در عقود مغابنهای باید یک تعادل نسبی میان ارزش اقتصادی دو عوض آن وجود داشته باشد. به همین دلیل، تعیین مقدار، جنس و وصف عوضین، از شرایط صحت عقود معاوضی است.
برای درک هر چه بیشتر عقود مغابنهای، بهتر است که با مصادیق آنها آشنا شویم. عقد بیع و عقد اجاره از مصادیق عقد مغابنه ای هستند. در ادامه، هر یک از عقود بیع و اجاره را بررسی میکنیم.
در اصطلاح قانون مدنی به توافق شفاهی یا کتبی میان طرفین یک معامله خرید و فروش، قرارداد بیع گفته میشود. به عبارت دیگر، عقد بیع در اثر توافق میان خریدار و فروشنده و به منظور نقل و انتقال مالکیت مال مورد معامله تنظیم خواهد شد. مبیع ، نام حقوقی مال مورد معامله است. ثَمَن نیز به بهایی گفته میشود که خریدار باید بابت مال مورد معامله پرداخت کند. امضای عقد بیع باعث خواهد شد که مالکیت مبیع به خریدار انتقال پیدا کند. مالکیت ثَمَن نیز پس از امضای عقد بیع به فروشنده انتقال پیدا خواهد کرد. میتوان گفت که مبیع و ثمن، دو عوض عقد بیع هستند که پس از امضای این عقد با یکدیگر معاوضه میشوند. هدف خریدار و فروشنده از امضای عقد بیع، کسب سود و منفعت است. به همین دلیل، مبیع و ثمن باید از نظر ارزش اقتصادی، برابر یا نسبتا مساوی باشند.
در اصطلاح قانون مدنی به توافق کتبی یا شفاهی میان موجر و مستاجر، قرارداد اجاره گفته میشود. امضای عقد اجاره باعث خواهد شد که مالکیت منافع عین مستاجره برای یک بازه زمانی محدود و مشخص به موجر انتقال پیدا کند. موجر نیز پس از امضای عقد اجاره مالک اجاره بهای عین مستاجره خواهد شد. عقد اجاره نیز از عقود مغابنهای محسوب میشود زیرا هدف موجر و مستاجر از امضای آن، کسب سود و منفعت است. به همین دلیل، منافع عین مستاجره و اجاره بهایی که برای آن تعیین میشود باید از نظر ارزش اقتصادی مساوی یا نسبتا برابر باشند.
قانونگذار در قانون مدنی، عقود را براساس قابلیت انحلال آنها به دو دسته لازم و جایز تقسیم کرده است. عقود جایز به عقودی گفته میشود که با اراده هر یک از طرفین آنها منحل میشوند. از سوی دیگر، قرارداد لازم به عقدی میگویند که انحلال آن امکان پذیر نیست مگر در صورتی که قانونگذار اجازه داده باشد. مطابق با قاعده حقوقی اصالت اللزوم، تمام عقود لازم الاجرا و غیر قابل انحلال هستند مگر در صورتی که قانونگذار به جایز بودن عقدی تصریح کرده باشد. بنابراین، اصل بر لازم الاجرا و غیر قابل انحلال بودن عقود مغابنهای است.
قانونگذار در ماد 396 قانون مدنی، ده نوع خیار برای فسخ عقود لازم پیش بینی میکند. خیار غبن از جمله خیاراتی است که باعث فسخ عقود مغابنهای میشود. در خصوص خیار غَبن باید بگوییم که غبن به معنای ضرر و زیان ناشی از معامله است. اگر شرایط تحقق خیار غبن تحقق پیدا کنند، باعث ایجاد حق فسخ عقود مغابنهای خواهد شد. در ادامه، شرایط تحقق خیار غبن در عقود مغابنهای را بررسی میکنیم:
به صورت کلی میتوان گفت، خیار غبن در عقود معاوضی، هنگامی تحقق پیدا میکند که ارزش اقتصادی عوضین آن به مقدار قابل توجهی با یکدیگر متفاوت باشند. اگر شرایط استناد به خیار غبن تحقق پیدا کند، هر یک از طرفین عقود مغابنهای که به علت بی اطلاعی از بهای واقعی مال انتقال یافته ضرر کرده است با استناد به این خیار از حق فسخ قرارداد برخوردار میشود.
عقود در قانون مدنی براساس ارزش اقتصادی به دو نوع عهدی و تملیکی تقسیم میشوند. عقود عهدی به عقودی میگویند که مهمترین و اصلیترین اثر قانونی آن، ایجاد تعهد است. مهمترین و اصلیترین اثر قانونی امضای عقود تملیکی نیز انتقال مالکیت خواهد بود. عقود مغابنهای میتوانند به صورت تملیکی نیز تنظیم شوند. در این مورد باید ارزش اقتصادی مال انتقال یافته و بهای تعیین شده برای آن با یکدیگر برابر باشند.
ممکن است که عقود مغابنهای به صورت عهدی نیز تنظیم شوند. در این حالت، موضوع عقد و اجرت تعیین شده برای آن باید از نظر ارزش اقتصادی یکسان باشند.
در ابتدا باید بگوییم که اختلافات ناشی از عقد مغابنه ای ، جزء دعاوی حقوقی هستند. به همین دلیل، رسیدگی به این اختلافات در صلاحیت دادگاه حقوقی و شورای حل اختلاف است. طرفین این عقود اگر نتوانستند در خصوص حل و فصل اختلافات ناشی از عقود مغابنهای با یکدیگر به تفاهم برسند، میتوانند به شورای حل اختلاف یا دادگاه حقوقی محل تنظیم عقد مراجعه کنند.
همچنین، طرفین عقود معاوضهای در هنگام تنظیم این عقود میتوانند یک یا چند داور مرضی الطرفین را به عنوان مرجع حل اختلاف تعیین کنند. در این حالت، داور یا داوران مرضی الطرفین، اختلافات ناشی از عقود مغابنهای را مورد رسیدگی قرار میدهند و برای حل و فصل آنها رای صادر خواهند کرد.
عقود مغابنهای در صورتی معتبر و نافذ هستند که مطابق با شرایط و تشریفات قانونی تنظیم شده باشند. علاوه بر این، عقود مغابنهای باید به نحوی تنظیم شوند که حقوق و منافع قانونی هر یک از طرفین خود را تضمین کنند. به همین دلیل، توصیه میکنیم که حداقل یک کارشناس حقوق بر روند تنظیم عقود مغابنهای نظارت داشته باشد.
خدمات تنظیم قرارداد رکلا به شما امکان میدهد که عقود مغابنهای را به صورت اختصاصی و توسط کارشناسان حقوقی تنظیم کنید.
همچنین، سوالات حقوقی خود در خصوص عقود مغابنهای را میتوانید با کارشناسان حقوقی ما در بخش خدمات مشاوره حقوقی تلفنی رکلا در میان بگذارید.