مال در اصطلاح حقوقی به معنای هر چیز قابل تملکی است که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم (قیمت گذاری) به پول باشد. اموال در یک دسته بندی کلی به عین و منفعت تقسیم میشوند. عین به هر مالی گفته میشود که وجود خارجی دارد و قابل درک با حواس ظاهری باشد. به عبارت دیگر، عین به مال قابل مشاهدهای گفته میشود که لمس آن امکان پذیر است. در مقابل، منفعت به مالی میگویند که به عین وابسته باشد و به تدریج از آن حاصل شود. برای مثال، سکونت در خانه، منفعت آن است. رانندگی با ماشین نیز منفعت آن محسوب میشود. منفعت حاصل شده از عین نیز مال به حساب میآید زیرا ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول است. اموالی که عین هستند در یک دسته بندی کلی به عین تعیین شده، عین کلی فی الذمه و عین کلی در تعیین شده تقسیم میشوند.
نحوه تملیک و تملک و همچنین معامله هر یک از انواع عین، شرایط و ضوابط قانونی مخصوص به خود را دارد. در ادامه این نوشته، ابتدا به این سوال پاسخ میدهیم که عین کلی فی الذمه یعنی چه و سپس شرایط و ضوابط قانونی مربوط به نحوه تملک و انتقال مالکیت عین کلی را بررسی میکنیم.
در مقدمه این نوشته گفتیم، عین به مال قابل تملکی گفته میشود که وجود خارجی دارد و قابل تقویم (قیمت گذاری) به پول است. همچنین به این نکته اشاره کردیم که عین در قانون مدنی به سه نوع عین تعیین شده (مشخص)، کلی فی الذمه و کلی در تعیین شده تقسیم میشود. در ادامه، هر یک از انواع عین را بررسی میکنیم:
در اصطلاح حقوقی به عین تعیین شده ، عین شخصی یا عین خارجی نیز میگویند. این اصطلاح به مالی گفته میشود که وجود خارجی داشته و قابل اشاره باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت که حد و حدود و همچنین ابعاد، جنس و وصف عین تعیین شده، کاملاً معلوم و مشخص است. اموالی مانند خانه، زمین، کتابهای موجود در کتابخانه شخصی، وسایل موجود در خانه و اقلام موجود در یک مغازه، همگی عین تعیین شده هستند.
در اصطلاح حقوقی به مال کلی در مشخص، در حکم عین تعیین شده (یا در حکم عین مشخص) نیز گفته میشود زیرا از نظر شرایط و احکام قانونی مانند عین مشخص است. کلی در مشخص به مقدار مشخصی از یک شی متساوی الاجزا گفته میشود. برای مثال، 500 کیلو از 1000 کیلو برنج موجود در انبار، کلی در مشخص است.
عین کلی فی الذمه به مالی میگویند که مصادیق متعددی دارد. مالی که به صورت کلی فی الذمه خرید و فروش میشود در هنگام امضای معامله وجود خارجی ندارد و قابل اشاره نیست. در هنگام معامله کلی فی الذمه باید مقدار، جنس و وصف آن شخص شود. برای مثال 10 عدد ماشین پژو یا 1000 کیلو گندم که طی ماه آینده به کشور وارد میشوند، مال کلی هستند. بنابراین در پاسخ به این سوال که عین کلی فی الذمه چیست ، باید بگوییم به مالی گفته میشود که با مصادیق متعددی قابل انطباق است.
در قسمت قبلی این نوشته نحوه تمیز و تشخیص انواع عین تعیین شده، کلی در مشخص و کلی فی الذمه از یکدیگر را مورد بررسی قرار دادیم. قانونگذار، شرایط و ضوابط خاصی را برای معامله و انتقال مالکیت هر یک از انواع عین تعیین کرده است.
برای مثال، در هنگام معامله مالی که کلی فی الذمه است، باید جنس، وصف و مقدار آن تعیین شود مانند صد کیلو برنج دم سیاه و 20 عدد کتاب حقوق مدنی دکتر کاتوزیان که در هنگام معامله، جنس، وصف و مقدار آن را مشخص میکنند. عدم تعیین مقدار، جنس و وصف مالی که به صورت کلی معامله شده است، باعث بطلان معامله خواهد شد. باید به این نکته توجه داشته باشیم که مال کلی که در زمان انجام معامله موجود نیست نیز پس از مدتی به خریدار تحویل داده میشود.
برای مثال، خریدار با یک مرکز توزیع کتب دانشگاهی تماس میگیرد و 100 عدد کتاب قانون مدنی که طی هفته آینده منتشر میشود را خریداری میکند و بهای آنها را نیز از طریق شبکههای شتاب پرداخت میکند. در این مثال، 100 عدد کتاب قانون مدنی منتشر شده در طی هفته آینده یک مال کلی است. بنابراین خریدار در هنگام معامله این کتابها باید تعداد، جنس و وصف آنها را مشخص کند.
قرارداد اجاره اشیا به منظور انتقال مالکیت منافع عین مستاجره به مستاجر استفاده میشود. عقد اجاره در صورتی صحیح و معتبر است که عین مستاجره در هنگام امضای این قرارداد معلوم و مشخص باشد. به همین دلیل، در صورتی که عین مستاجره در قرارداد اجاره، یک عین کلی و نامشخص است، باعث بطلان این قرارداد میشود.
مال موقوفه در هنگام امضای قرارداد وقف باید معلوم و مشخص باشد. مجهول بودن عین موقوف یا نامعلوم بودن آن نیز باعث بطلان عقد وقف میشود. به عبارت دیگر عین موقوفه در هنگام امضا و ایجاد وقف باید وجود خارجی داشته و قابل اشاره باشد. برای مثال، واقف نمیتواند خودرویی که طی سال آینده به کشور وارد میشود را وقف بهزیستی کند زیرا در این مثال، عین موقوفه در هنگام امضای وقف نامه وجود خارجی ندارد و قابل اشاره نیست. به همین دلیل میتوان گفت که عین موقوفه باید عین تعیین شده باشد. بنابراین در صورتی که عین موقوفه به صورت عین کلی فی الذمه باشد، باعث بطلان عقد وقف میشود.
همانگونه که در مطالب قبلی این نوشته نیز گفتیم، مال کلی فی الذمه به مالی گفته میشود که مصادیق متعددی دارد. به همین دلیل، معامله مال کلی کاملاً قانونی و معتبر است. قراردادی که به منظور معامله عین کلی فی الذمه تنظیم میشود نیز یک قرارداد لازم الاجرا و معتبر خواهد بود.
در اصلاح قانون مدنی به قراردادی شفاهی یا کتبی که برای انتقال مالکیت اموال در ازای پرداخت بهای آنها تنظیم شده است، عقد بیع گفته میشود. امضای قرارداد بیع باعث خواهد شد که مالکیت مال مورد معامله به خریدار انتقال پیدا کند.
مالکیت عین کلی فی الذمه نیز میتواند از طریق امضای عقد بیع به فروشنده انتقال پیدا کند. برای مثال، عقد بیع به منظور معامله 10 عدد تخته فرش ماشینی 700 شانه تنظیم میشود که کارخانه طی یک هفته بعد از انجام معامله تولید میکند و به خریدار تحویل میدهد.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که عقد بیع تنظیم شده برای معامله عین کلی فی الذمه در صورتی صحیح است که در هنگام امضای آن جنس، وصف و مقدار مال مورد معامله مشخص شده باشد. قانونگذار نیز در ماده 351 قانون مدنی بر این نکته تاکید کرده است که اگر مبیع (مال مورد معامله) کلی باشد، عقد بیع در صورتی صحیح خواهد بود که در هنگام امضای عقد، جنس، وصف و مقدار مبیع کلی فی الذمه مشخص شده باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت که عدم تعیین مقدار، جنس و وصف مبیع کلی باعث ابطال معامله میشود. برای مثال، در هنگام معامله 2000 متر پارچه که به صورت کلی خریداری شده است، باید تعداد طاقههای پارچه و هچنین رنگ، کیفیت و جنس آنها مشخص شود.
معمولاً معامله اموال با ارزشی مانند املاک و مستغلات، خودرو و اموالی از این قبیل به واسطه تنظیم سند انجام میشود. مبایعه نامه و قولنامه از جمله اسنادی هستند که به منظور ثبت و ضبط معامله تنظیم خواهند شد. مبایعه نامه و قولنامهای که به منظور ثبت معامله تنظیم شده در صورتی معتبر است که مطابق با شرایط و ضوابط قانونی تنظیم شده باشد. به صورت کلی میتوان گفت که تنظیم مبایعه نامه و قولنامه در حوزه تخصص کارشناسان حقوقی است.
گروه حقوقی رکلا با ارائه خدمات تنظیم قرارداد و مشاوره حقوقی تلفنی به طرفین معامله امکان میدهد که مبایعه نامه و قولنامه مدنظر خودشان را به صورت تخصصی و توسط کارشناسان حقوقی حاضر در این گروه تنظیم کنند.