انفساخ از نظر لغوی به معنی شکسته شدن؛ تباه شدن؛ برانداختن و متلاشی شدن است. در اصطلاح حقوقی، انفساخ به این معنا است که قراردادی به صورت صحیح تنظیم و ایجاد شده باشد اما به دلایلی منحل شود. مبنای انفساخ میتواند حکم قانونگذار یا اراده طرفین قرارداد باشد. بنابراین، شرط انفساخ قرارداد به این معنا است که طرفین، انحلال قرارداد را معلق و منوط به وقوع حادثهای در آینده کنند. پس از تحقق حادثهای که انحلال قرارداد، مشروط به وقوع شده است، قرارداد منحل میشود و تعهدات طرفین آن نیز ساقط خواهد شد. همچنین این نکته لازم به ذکر است که تحقق این شرط باعث انحلال قهری و غیر ارادی قرارداد میشود.
قراردادی در صورت تحقق شرط فاسخ، منحل میشود که به وسیله اراده طرفین یا در نتیجه تراضی آنها قابل انحلال باشد. برای مثال، انحلال عقد نکاح صرفاً به وسیله طلاق امکان پذیر میشود و به همین دلیل، شرط فاسخ، باعث منحل شدن آن نمیشود. قانونگذار شرایط و ضوابط ویژهای را برای تعیین و نوشتن شرط انفساخ در قرارداد در نظر گرفته است. باید بگوییم که تعیین این شرط برای قرارداد میتواند در حفظ منافع و حقوق طرفین آن تاثیر قابل توجهی داشته باشد. در این نوشته قصد داریم از شرایط و ضوابط قید شرایط انفساخ در قراردادها صحبت کنیم.
قراردادی که به صورت صحیح و قانونی تنظیم و امضا شده، به دلایل مختلفی ممکن است منحل شود. انفساخ یکی از موارد انحلال قهری قرارداد است. به عبارت دیگر میتوان گفت که تحقق شرایطی که طرفین برای انفساخ یک قرارداد پیش بینی کردهاند، باعث منحل شدن آن میشود. برای مثال، ممکن است که طرفین توافق کرده باشند که قرارداد پس از گذشت سه ماه از زمان امضای آن، منفسخ شود. در این حالت، قرارداد مذکور پس از گذشت سه ماه، خود به خود و بدون نیاز به دخالت طرفین آن از بین میرود. به زبان سادهتر، هنگامی که شرایط منفسخ شدن یک قرارداد تحقق پیدا کرد، طرفین در خصوص انحلال یا عدم انحلال آن دخالتی ندارند. بنابراین، در خصوص ماهیت حقوقی شرط انفساخ میتوانیم بگوییم که به معنای از بین رفتن اعتبار و ماهیت حقوقی یک قرارداد بدون دخالت طرفین آن است.
در ابتدا باید بگوییم که بطلان به معنای به معنای بیاعتباری و عدم تاثیر یک عقد از زمان امضا و ایجاد آن است. قراردادی باطل است که بدون رعایت شرایط و تشریفات قانونی تنظیم و امضا میشود. از سوی دیگر، انفساخ در صورتی امکان پذیر میشود که قراردادی به صورت صحیح و قانونی تنظیم شده و دارای آثار حقوقی باشد اما تحقق شرایطی باعث منفسخ شدن آن شود. در اصطلاح حقوقی گفته میشود که اثر انفساخ ناظر به آینده است. یعنی آثار قانونی یک عقد از زمان انفساخ زائل میشود یا به عبارت دیگر، عقدی که منفسخ شده از زمان امضاء و ایجاد تا هنگام انفساخ از آثار قانونی برخوردار است.
در اصطلاح حقوق مدنی گفته میشود که انفساخ، اثر قهقرایی ندارد، یعنی منفسخ شدن یک قرارداد به گذشته آن سرایت نمیکند. در توضیح این موضوع باید بگوییم که اثر اصلی انفساخ، منحل شدن عقد است. بنابراین، یک قرارداد زمانی در اثر انفساخ، منحل و بی اعتبار میشود که شرایط فاسخ شدن آن تحقق پیدا کرده باشد. به همین دلیل، عقدی که منفسخ شده تا پیش از تحقق شرایط فاسخ شدن، عقدی معتبر بوده و از تمام شرایط و آثار قانونی برخوردار است.
شرايط تحقق شرط انفساخ یک قرارداد را با توجه به دلیل آنها میتوانیم به دو نوع تقسیم کنیم:
عقود مالی و غیر مالی که اشخاص تنظیم میکنند در یک دسته بندی کلی به لازم و جایز تقسیم میشوند. در ابتدا باید بگوییم که عقود به واسطه امضای دو یا چند شخص تحقق پیدا میکنند. عقد جایز به عقدی گفته میشود که انحلال آن به وسیله اراده هر یک از طرفین امکان پذیر خواهد شد. عقد لازم نیز به عقدی گفته میشود که انحلال آن تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نیست مگر آنکه قانونگذار اجازه داده باشد.
شرط انفساخ در عقد جایز و لازم کاربرد دارد. عقد جایز، عقدی است که هر یک از طرفین هر زمان که بخواهد، میتواند آن را فسخ کند. از نظر حقوقی، شرط فاسخ که در عقود جایز آورده میشود نیز معتبر و دارای آثار حقوقی است. برای مثال، وکالت یک عقد جایز محسوب میشود و از سوی هر یک از وکیل یا موکل قابل فسخ است. شرط فاسخی که در عقد وکالت آورده میشود باعث منفسخ شدن وکالت نامه خواهد شد. لازم به ذکر است که در این حالت، منفسخ شدن وکالت نامه یا شرايط تحقق شرط انفساخ به تایید موکل یا وکیل نیازی ندارد.
همان گونه که در مطالب قبلی این مقاله نیز توضیح دادیم، عقودی منفسخ میشوند که انحلال آنها با اراده طرفین امکان پذیر باشد. برخی از عقود با اراده طرفین قابل انحلال نیستند. به همین دلیل، قید شرط فاسخ در این عقود باعث منفسخ شدن آنها نمیشود. برای مثال، انحلال عقد نکاح، تنها از طریق طلاق امکان پذیر میشود. بنابراین، قید شرط فاسخ در نکاح باعث منفسخ شدن آن نخواهد شد.
قرارداد اجاره زمانی تحقق پیدا میکند که موجر و مستاجر با یکدیگر به توافق رسیده باشند. موجر و مستاجر در هنگام تنظیم اجاره نامه با توافق یکدیگر میتوانند شرط یا شروط فاسخ عقد اجاره را با تراضی یکدیگر تعیین کنند. برای مثال، موجر و مستاجر با یکدیگر توافق میکنند که اگر موجر بیشتر از 10 روز نسبت به پرداخت اجاره بها تاخیر داشته باشد، اجاره نامه منفسخ شود. لازم به ذکر است که شرایط منفسخ شدن اجاره نامه در قانون مدنی نیز پیش بینی شده است. بنابراین، منفسخ شدن اجاره نامه میتواند ناشی از تراضی موجر و مستاجر یا ناشی از حکم مستقیم قانون باشد.
شرایطی که باعث انفساخ یک قرارداد میشوند به وسیله توافق و تراضی طرفین آن مشخص خواهند شد اما عدول از شرط انفساخ در هیچ صورتی امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر تحقق شرایط فاسخ به خودی خود باعث منفسخ شدن قرارداد میشود حتی اگر طرفین در خصوص عدول از شرط انفساخ با یکدیگر به توافق رسیده باشند.
تعیین شرط فاسخ در یک قرارداد میتواند تاثیر قابل توجهی در جلوگیری از تضییع حقوق و منافع قانونی طرفین آن داشته باشد. در عین حال، شرط فاسخی که در یک قرارداد تعیین خواهد شد، باید به گونهای باشد که باعث باطل شدن آن نشود. باید به این نکته توجه داشته باشیم که در برخی از موارد، شرط فاسخ با ماهیت و ذات قرارداد در تضاد است و باعث باطل شدن آن میشود. به همین دلیل، پیش از تعیین شرط فاسخ در قرارداد، باید با افرادی مشورت کنید که به نظام حقوقی و قانونی حاکم بر کشور ما آشنایی کامل دارند. برای تنظیم این قرارداد، میتوانید از خدماتی نظیر خدمات تنظیم قرارداد اختصاصی استفاده کنید.
علاوه براین برای دریافت مشاوره در خصوص این قرارداد و گفتگو با مشاوران درباره سوالاتی که در نظر دارید، میتوانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی بهره ببرید.