حق در اصطلاح قانون مدنی به معنای سلطه و اقتداری است که در اثر قانون به اشخاص داده میشود. حق را با توجه به موضوع و عناصر آن، به دینی و غیر دینی تقسیم میکنند. نظام حقوقی کشور ما تا حدودی از نظام حقوقی روم تاثیر میپذیرد. تقسیم بندی حق به دینی و غیر دینی نیز برگرفته از حقوق روم است. در قدیم، اشخاص میتوانستند یا بر مال معین یا بر جسم و جان یک شخص سلطه داشته باشند. حق دینی ، نیز به معنای سلطه بر یک شخص است و جزء حقوق مالی اشخاص به حساب میآید. حقوق دینی اشخاص و همچنین، نحوه ایجاد و ایفای آن، یکی از مهمترین و کاربردیترین مباحث حقوق مدنی را تشکیل میدهد زیرا آثار قانونی متعددی را به دنبال دارد.
این حق در صورتی موضوعیت پیدا میکند که شخصی در برابر شخص دیگر متعهد به ایفای تعهد شده باشد. طرفین این حق نیز متعهد و متعهد له هستند. همچنین، منشاء ایجاد این حق میتواند قانون یا قرارداد باشد. متعهد له به شخصی گفته میشود که این حق به واسطه قانون یا قرارداد به او اعطا شده است.
متعهد له با استناد به این حق میتواند ایفاء تعهد را از متعهد بخواهد. از سوی دیگر، متعهد یا مدیون نیز به شخصی گفته میشود که این حق به حکم قانون یا در اثر امضای قرارداد بر عهده او قرار گرفته باشد. اهمیت قابل توجه حقوق دینی باعث میشود که قانونگذار برای عدم ایفای این حقوق، ضمانت اجرای مدنی و کیفری تعیین کند. به همین دلیل، عدم ایفای این حقوق میتواند مشکلات حقوقی متعددی را برای متعهد (مدیون) ایجاد کند. متعهد له نیز باید با حقوق دینی خود و نحوه مطالبه آن آشنایی داشته باشد. در ادامه این مقاله با مفهوم حقوق دینی و آثار قانونی آن، بیشتر آشنا میشویم.
مقاله ایفای تعهد قراردادی به صورت کامل به اهمیت عمل کردن به این نوع تعهدات اشاره میکند. پیشنهاد میکنیم این مقاله را نیز مطالعه کنید.
حق از نظر لغوی در مقابل باطل آمده و به معنای راست و درست است. در اصطلاح قانون مدنی، حق به قدرت، سلطه و اختیاری گفته میشود که قانون به اشخاص میدهد. به زبان سادهتر، حق در واقع، امتیاز و قدرتی است که در اثر قانون به اشخاص داده میشود.
قانونگذار در قانون مدنی، حق را به دو نوع مالی و غیر مالی تقسیم میکند. حقوق مالی، داخل در دارایی اشخاص است و با مال ارتباط دارد. از سوی دیگر، حقوق غیر مالی به شخصیت انسانها مرتبط است. به عبارت دیگر، میان حقوق غیر مالی اشخاص و اموال آنها ارتباطی وجود ندارد.
حقوق مالی در یک دسته بندی کلی به دینی و غیر دینی تقسیم میشوند. حق غیر دینی به معنای رابطه مستقیمی است که میان شخص و مال وجود دارد. مانند رابطه مالکیت که میان مالک و مال او برقرار میشود.
حق دینی یا شخصی به رابطهای گفته میشود که میان یک شخص با شخص دیگر ایجاد خواهد شد و منشاء آن نیز میتواند قانون یا قرارداد باشد. طرفین این حق نیز متعهد و متعهد له هستند. متعهد یا مدیون به شخصی گفته میشود که در اثر حکم قانون یا به واسطه امضای قرارداد، ملزم به ایفای تعهد شده است. متعهد له نیز به شخصی میگویند که متعهد باید تعهدات خود را به نفع او اجرا کند. به همین دلیل، متعهد له با استناد به این حق میتواند ایفای دین (یا تعهد) را از متعهد بخواهد.
برای مثال، زوج به واسطه امضای عقد نکاح متعهد میشود که مهریه زوجه را پرداخت کند. در این مثال، زوج به عنوان متعهد و زوجه نیز به عنوان متعهد له، طرفین این حق هستند. مثال دیگر در این باره قرارداد کار است. کارفرما به واسطه امضای قرارداد کار متعهد میشود که حق السعی کارگر را پرداخت کند. در این مثال، حقوق کارگر ، جزء حقوق دینی است و طرفین این حق دینی، کارگر و کارفرما هستند.
همانگونه که گفتیم، حقوق دینی در واقع همان رابطه میان متعهد و متعهد له است که منشاء ایجاد آن میتواند حکم قانون یا قرارداد باشد. با توجه به این تعریف، میتوان گفت که حق دینی یا شخصی از سه عنصر تشکیل شده که عبارت است از:
حقوق دینی میتواند موضوعات متفاوتی داشته باشد. در ادامه، مهمترین موضوعات حقوق دینی را بررسی میکنیم:
در پاسخ به این سوال که حق مالی دینی چیست ؟ باید بگوییم، حقی است که موضوع آن انتقال یک مال منقول یا غیر منقول به متعهد له است.
حق عینی به رابطهای گفته میشود که میان یک شخص و یک مال وجود دارد. مانند رابطه مالکیت که میان مالک و مال او برقرار میشود. حق عینی تبعی به حقی میگویند که به تبعیت از یک حق دینی ایجاد شده است. برای مثال، تعهد بدهکار مبنی بر پرداخت مطالبات طلبکار، یک حق دینی محسوب میشود. ممکن است که طلبکار برای تضمین پرداخت به موقع طلب، از بدهکار تضمین بگیرد. در صورتی که بدهکار، بدهی خود را پرداخت نکرده باشد، طلبکار از طریق به اجرا گذاشتن تضمین میتواند طلب خود را وصول کند. در این مثال، حقی که طلبکار نسبت به تضمین اخذ شده از بدهکار دارد، یک حق عینی تبعی است زیرا به تبعیت از یک حق دینی (تعهد به پرداخت طلب) ایجاد میشود.
باید به این نکته توجه داشته باشیم که حق دینی تبعی موضوعیت ندارد زیرا یک حق دینی نمیتواند به تبعیت از یک حق غیر دینی ایجاد شود.
مال منقول به مالی میگویند که نقل و انتقال آن از محلی به محل دیگر امکان پذیر باشد. اموال غیر منقول در یک دسته بندی کلی به مال غیر منقول و حقوق غیر منقول تقسیم میشوند. دعاوی مربوط به اموال و حقوق مال منقول باید در دادگاه محل اقامت خوانده مورد رسیدگی قرار بگیرند. خوانده نیز به شخصی گفته میشود که در دادگاه حقوقی بر علیه او طرح دعوا شده است. به عبارت دیگر، دادگاه حقوقی محل اقامت خوانده، صلاحیت محلی رسیدگی به دعاوی ناشی از اموال و حقوق منقول را دارد. با توجه به ماده 20 قانون مدنی میتوان گفت که تمام دیون از نظر صلاحیت قضایی در حکم مال منقول هستند. به عبارت دیگر، تمام دعاوی ناشی از دین باید در دادگاه محل اقامت خوانده مطرح شوند.
مال غیر منقول به مالی گفته میشود که نقل و انتقال آن از محلی به محل دیگر امکان پذیر نباشد. رسیدگی به دعاوی ناشی از اموال غیر منقول در صلاحیت دادگاه محل وقوع آنها است. حق دینی غیر منقول ، نوعی حقی دینی است که منشاء ایجاد آن، مال غیر منقول باشد. به صورت کلی میتوان گفت که حقوق دینی غیر منقول عبارتند از:
حقوق دینی فوق الذکر، غیر منقول هستند و رسیدگی به دعاوی ناشی از آنها نیز در صلاحیت دادگاه محل وقوع مال غیر منقول است.
بنابراین در پاسخ به این سوال که حق دینی منقول است یا غیر منقول ، باید بگوییم که اصل بر غیر منقول بودن این حق است مگر در صورتی که موضوع آن تعهد به تسلیم و انتقال مال غیر منقول و همچنین جبران خسارات وارده به مال غیر منقول و پرداخت اجرت المثل آن باشد.
در ادامه، مهمترین ویژگیهای حق دینی در حقوق مدنی را بررسی میکنیم:
امضای قراردادهای مالی و غیر مالی، یکی از عوامل اصلی ایجاد حق دینی است. متعهد و متعهد له این حق نیز طرفین قرارداد هستند. به همین دلیل، طرفین باید تعهدات قرارداد را به گونهای تعیین کرده باشند که از عهده ایفای آنها بربیایند. طرفین قرارداد برای تضمین حسن اجرای تعهدات مقرر در آن، میتوانند ضمانت اجرا نیز تعیین کنند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که نامشروع یا غیر قانونی بودن ضمانت اجراهای مقرر در قرارداد میتواند باعث باطل شدن آن شود. به همین دلیل توصیه میکنیم که تعهدات و همچنین ضمانت اجراهای قراردادها پس از مشورت با کارشناسان حقوقی تعیین شوند.
شما برای تعیین تعهدات و ضمانت اجراهای معتبر در قراردادهای خودتان میتوانید از خدمات تنظیم قرارداد و خدمات مشاوره حقوقی تلفنی استفاده کنید.