مال قیمی و شیوه صحیح و قانونی نقل و انتقال آن در چهارچوب قراردادهای مختلف

نویسنده:سیما سینوی
-
بروزرسانی:1402/10/14
زمان مطالعه: 7 دقیقه
-سیاست انتشار مطالب
مال قیمی

در اصطلاح حقوقی به هر چیزی که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم (قیمت گذاری) باشد، مال (Property) گفته می‌شود. همچنین یک مال باید قابل تملیک و مبادله باشد. قواعد و ضوابط حاکم بر تملیک و مبادله اموال، بخش عمده‌ای از مباحث قانون مدنی را تشکیل می‌دهند. قانونگذار در قانون مدنی، اموال را براساس ویژگی‌ها و خصوصیات آن‌ها به انواع مختلفی تقسیم می‌کند. تقسیم بندی اموال به انواع مختلف باعث خواهد شد که شرایط و ضوابط قانونی حاکم بر آن‌ها به صورت دقیق‌تر مشخص شوند. به همین دلیل، قانونگذار اموال را در یک دسته بندی کلی به مال قیمی و مال غیر قیمی تقسیم می‌کند.

مال غیر قیمی به مالی گفته می‌شود که مصادیق متعدد داشته و مثل و مانند آن زیاد باشد. از طرف دیگر، مال قیمی به هر مالی گفته می‌شود که نادر و کمیاب است و مثل و مانندی ندارد. به اموالی مانند خانه، ملک و زمین، طلا، عتیقه جات و مواردی از این قبیل، مال قیمی گفته می‌شود.

در ادامه این نوشته، با ماهیت اموال قیمی بیشتر آشنا می‌شویم و سپس شرایط و ضوابط قانونی مربوط به تملیک و نحوه جبران خسارات وارده به این اموال را بررسی می‌کنیم.

مال قیمی به چه معناست؟

همانگونه که در مقدمه این نوشته گفتیم، اموال در قانون مدنی به دو نوع قیمی و غیر قیمی تقسیم می‌شوند. مال غیر قیمی به مالی گفته می‌شود که مثل و مانند آن در عالم خارج زیاد باشد به همین دلیل در صورتی که مال غیر قیمی تلف یا خراب شود، می‌توان مال دیگری را جایگزین آن کرد. چیزهایی مانند کتاب درسی، مواد خوراکی، پوشاک و لوازم خانگی از اموال غیر قیمی هستند. در مقابل، مال قیمی به مالی می‌گویند که مثل و مانند ندارد. به همین دلیل در صورتی که مال قیمی تلف یا خراب شده باشد، ممکن نیست که مال دیگری جایگزین آن شود. برای مثال، یک کتاب خطی قدیمی، مال قیمی است و به همین دلیل، کتاب دیگری را نمی‌توان جایگزین آن کرد.

همچنین، استفاده از اموال غیر قیمی باعث مستهلک شدن یا از بین رفتن آن می‌شود اما اموال قیمی هنگامی که مورد استفاده قرار می‌گیرند، مستهلک نمی‌شوند. برای مثال، خانه یک مال قیمی است و سکونت در خانه نیز باعث مستهلک شدن یا از بین رفتن آن نمی‌شود. از طرف دیگر، مواد خوراکی، جزء اموال غیر قیمی هستند و هنگامی که برای طبخ غذا مورد استفاده قرار می‌گیرند از بین می‌روند. به صورت خلاصه می‌توان گفت اموالی که به محض استعمال مستهلک می‌شوند و از بین می‌روند، غیر قیمی و بقیه اموال، قیمی هستند.

معیار تشخیص و تمییز مال قیمی از دیگر اموال

قانونگذار در ماده 950 قانون مدنی، اموال غیر قیمی را تعریف کرده است. مطابق با این ماده، مال غیر قیمی به مالی گفته می‌شود که شیبه و نظیر آن زیاد باشد. مال قیمی نیز به مالی می‌گویند که نظیر و مانندی ندارد یا آنکه مال دیگری که شبیه به آن باشد، بسیار نادر و کمیاب است.

قانونگذار در این ماده، مال قیمی و غیر مالی را تعریف می‌کند اما یک معیار قانونی مشخص به منظور تشخیص و تمییز آن‌ها از یکدیگر، ارائه نمی‌دهد. قانونگذار در این ماده تشخیص و تمییز اموال قیمی از دیگر اموال را به قضاوت عرف واگذار می‌کند. منظور از عرف نیز رویه مرسوم و رایج میان اکثر مردم است. بنابراین می‌توان گفت، مالی قیمی است که اکثر مردم آن را نادر و کمیاب بدانند و مثل و مانندی را برای آن تصور نکنند.

به نظر می‌رسد که قانونگذار در ماده 950 معیار مناسبی را برای تشخیص و تمییز اموال قیمی ارائه داده است زیرا ارائه یک معیار مشخص برای تشخیص و تمییز اموال قیمی از دیگر اموال امکان پذیر نیست. برای مثال، ممکن است که یک قالی دست باف ابریشمی در شهر شیراز، نادر و کمیاب باشد اما در شهر تبریز به وفور یافت شود. در این مثال، قالی ابریشمی در شهر شیراز، جزء اموال قیمی است اما در شهر تبریز، یک مال غیر قیمی به حساب می‌آید.

نکته مهم: برخی از اموال در گذشته نادر و کمیاب بودند و قیمی محسوب می‌شدند اما هم اکنون به وفور یافت می‌شوند و به همین دلیل، غیر قیمی هستند.

نحوه نقل و انتقال مالکیت عین و منافع مال قیمی

اشخاص می‌توانند مالکیت عین و منافع اموال قیمی خود را به واسطه تنظیم قراردادهایی مانند عقد بیع ، عقد اجاره، عقد هبه و عقد صلح به اشخاص دیگری منتقل کنند. در ادامه، نحوه انتقال مالکیت اموال قیمی به واسطه تنظیم و امضای این قراردادها را توضیح می‌دهیم.

انتقال مالکیت مال قیمی به واسطه عقد بیع

در اصطلاح قانون مدنی به قراردادی که برای خرید و فروش اموال منقول و اموال غیرمنقول تنظیم شده است، قرارداد بیع گفته می‌شود. این عقد در صورتی تحقق پیدا می‌کند که خریدار و فروشنده در خصوص نقل و انتقال مالکیت مال مورد معامله با یکدیگر توافق کرده باشند. در اغلب موارد، اموال قیمی به واسطه تنظیم عقد بیع معامله می‌شوند. لازم به ذکر است، بیع مال قیمی می‌تواند به صورت شفاهی یا مکتوب نیز تنظیم شود. در این حالت، امضای شفاهی یا کتبی بیع مال قیمی باعث انتقال مالکیت آن به خریدار خواهد شد.

انتقال منافع مال قیمی به واسطه عقد اجاره

تنظیم و امضای عقد اجاره باعث می‌شود که مالکیت منافع عین مستاجره برای بازه زمانی محدود و مشخصی به مستاجر انتقال پیدا کند. مالک مال می‌تواند منافع آن را به واسطه تنظیم عقد اجاره به شخص دیگری انتقال بدهد. برای مثال، خانه جزء اموال قیمی است و به همین دلیل، مالک خانه می‌تواند مالکیت منافع آن را به واسطه تنظیم عقد اجاره برای مدت محدود و مشخصی به مستاجر واگذار کند.

انتقال مالکیت به واسطه عقد هبه

قرارداد هبه به منظور تملیک رایگان یک یا چند مال به شخص دیگر، تنظیم می‌شود و به واسطه توافق میان واهب (هدیه دهنده مال) و مُتَهِب (هدیه گیرنده مال) تحقق پیدا می‌کند. عین موهوبه نیز به مالی گفته می‌شود که واهب به متهب می‌بخشد. انتقال مالکیت اموال قیمی به واسطه تنظیم و امضای اموال قیمی نیز امکان پذیر می‌شود. بنابراین، دارنده این مال به واسطه تنظیم عقد هبه می‌تواند مالکیت دارایی خود را به صورت رایگان به شخص دیگری منتقل کند. برای مثال شخصی یک کتاب خطی و عتیقه دارد و آن را به فرزند خود هبه می‌کند.

خدمات حقوقی مرتبط

آگاهی از آثار و شرایط انواع دسته بندی اموال به شما کمک می‌کند که در استفاده از عقود مختلف مانند بیع، هبه، اجاره و موارد دیگر به خوبی تصمیم بگیرید و از نتایج این توافقات مطلع باشید. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه و همچنین برای رفع ابهامات و سوالات حقوقی خود، می‌توانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی بهره ببرید.

علاوه براین، برای دریافت خدمات تنظیم قرارداد اختصاصی نیز، کافی است که روی لینک مربوط به آن بزنید و درخواستتان را ثبت کنید.

سیما سینوی
سیما سینوی، کارشناس ارشد حقوقی در رشته حقوق خصوصی و تمرکز ایشان بر مسائل مرتبط با قراردادها است. در همین راستا، بخش قابل توجهی از مقالات تهیه شده در رکلا، توسط ایشان تنظیم و آماده شده است. این مقالات مستقیما با مسائل حقوقی مرتبط با قراردادها ارتباط دارد و سیما، تلاش کرده است مقالات قابل قبولی، تالیف کند.
ثبت نظر یا سوال
star star star star star
نظرات