کارکنان و مدیران از ارکان اصلی یک سازمان به شمار میآیند. سمت مدیریت در هر سازمانی، وظایف متعددی بر عهده دارد که محوریت اصلی آن وظایف، مدیریت کارکنان است. با توجه به اهمیت بالای این رسته شغلی، در شرکتهای بزرگ، سمت مدیریت کارکنان را به یک شخص کاربلد و متخصص، میسپارند. از طرف دیگر، مدیریت صحیح کارمندان و به خصوص کارمندانی که دردسر درست میکنند، امری ضروری و لازمه موفقیت در هر کسب و کاری است زیرا این کارمندان نه تنها وظیفه خود را به درستی انجام نمیدهند، بلکه باعث به هم ریختن نظم سازمان نیز میشوند و تأثیر مخربی روی دیگر کارمندان میگذارند. در این مقاله به شناخت این افراد و نحوه مدیریت آنها میپردازیم.
مدیریت کارکنان یک سمت شغلی مرتبط با منابع انسانی است که استخدام نیروی متخصص، حفظ نیروی کار، تعامل و ارتباط سازنده با کارکنان، پرداخت پاداش بر اساس عملکرد مثبت فرد و نظارت بر عملکرد آنها را در برمیگیرد. در شرکتهای بزرگ، از شخصی غیر از مدیر ارشد که دارای مهارتهای ارتباطی و هوش هیجانی بالا است، به عنوان مدیر بهره میگیرند. مدیریت با در نظر گرفتن مواردی از قبیل نحوه برخورد مناسب با کارکنان، مشورت و نظرخواهی با آنها در برخی امور، حس مسئولیت پذیری را در کارکنان افزایش میدهد و با برقراری امنیت شغلی برای آنها موجب افزایش بازدهی کارمندان و تحقق اهداف سازمانی میشود.
در هر سازمانی وابسته به نوع شخصیت افراد شاغل در آن، نحوه برخورد مدیر با هر یک از کارکنان متفاوت است. اولین تیپ شخصیتی مورد بحث در این قسمت، افراد مشکل ساز در سازمان هستند. کارکنان مشکل ساز به افرادی اطلاق میشوند که رفتارهایشان بر روند کار خودشان تاثیر نمیگذارد اما قطعا به دیگران آسیب میرسانند. این گونه افراد، نه تنها سودی برای شرکت ندارند، بلکه ممکن است عملکرد آنها، ضررهایی به دنبال داشته باشد.
لازم به ذکر است باج دهی به این افراد، سبب افزایش رفتارهای نامطلوب از سمت آنها میشود. برای مدیریت کارکنان مشکل ساز باید ضمن برخورداری از ذهنی تحلیلگر و مهارتهای ارتباطی مناسب، این توصیه را مدنظر قرار دهید که تصمیمی عجولانه مبنی بر حذف آنها نگیرید. بلکه باید با سعه صدر، بررسی کنید که آیا کارمند شما ذاتا انسان مشکل سازی بوده یا اینکه بسته به شرایط حاضر، مشکل ساز شده است زیرا در اکثر مواقع، با شناسایی و حل مسائل نهفته در وجود کارمندان مشکل ساز، میتوان در روند بهبود اوضاع، نقش سازندهای داشت. در ادامه معیارهایی را برای شناسایی این گروه از کارمندان ارائه میدهیم.
در واقع یک فرد مشکل ساز در سازمان میتواند دارای ویژگیهای زیر باشد:
کارکنان ناراضی به آن دسته از کارکنان گفته میشود که به هر دلیلی از شرایط موجود ناراضی هستند و نارضایتی آنها ممکن است یک خطر یا ضربه سنگین برای سازمان شما به دنبال داشته باشد. یک شیوه مدیریتی نادرست در برخورد با افراد ناراضی این است که قضاوتی نادرست نسبت به آنها داشته باشیم و به آنها اهمیتی ندهیم یا بدون تامل و بررسیهای لازم اقدام به اخراج این افراد کنیم. این اقدامات ناصحیح هستند زیرا با انجام آنها تنها صورت مسئله پاک میشود اما با برخورداری از رفتاری حرفهای، میتوان یک جو آرام و به دور از تنش ایجاد کرد. در ادامه به نحوه مدیریت کارکنان ناراضی میپردازیم.
نکته: در صورت عدم موفقیت آمیز بودن راهکارهای فوق و تأثیر مخرب فرد ناراضی بر عملکرد سازمان، نهایتا بهترین راهکار قطع همکاری با او است.
کارکنان بدقلق یا دشوار افرادی هستند که به دلیل رفتارهایی مثل لجبازی، غر زدن، سوءاستفاده و رفتارهای منفی دیگری مانند این موارد، دیگران به برقراری ارتباط با آنها تمایل ندارند. در مواجه با این افراد، بهترین رویکرد، به کارگیری ترفندهای مدیریتی است زیرا اخراج افراد بد قلق از سازمان، تبعاتی از قبیل نادیده گرفتن پتانسیل این افراد برای انجام کار، هزینههای بیمه، استخدام و آموزش را در پی خواهد داشت.
از طرف دیگر، بدقلقی مانند یک ویروس مسری است که میتواند روی دیگر کارکنان تاثیر بگذارد و هزینههایی از قبیل تأثیر منفی بر سلامت جسم و روح افراد، برخورد نامناسب با مشتری، اتلاف وقت، کارایی پایین و استعفای دیگر کارکنان را نیز به دنبال داشته باشد.
به منظور مدیریت کارکنان بدقلق ، باید موارد زیر را رعایت کنیم:
کارکنان کلیدی به افرادی اطلاق میشوند که مسئولیت برنامه ریزی، هدایت و کنترل فعالیتهای مهم سازمان، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر عهده آنها قرار دارد. در واقع آنها تصمیم گیرنده یا دربردارنده نقشی اساسی در پیشبرد کار شرکت به شمار میآیند. آنها با برخورداری از چشم اندازی که از اهداف سازمان دارند، میتوانند در زمینه استراتژی آینده شرکت، مشارکت فعال داشته باشند. این افراد حتی فراتر از انتظار، به موفقیت و تحقق اهداف سازمان کمک میکنند.
از این رو کارفرمایان به منظور تشویق و ایجاد انگیزه در این گونه افراد برای ادامه کار در شرکت، حقوق و مزایای بالایی به آنان در نظر میگیرند. تا اینجا مطلب، در مورد تأثیر گذاری مثبت این افراد صحبت کردیم اما ممکن است حضور این افراد به علت ایجاد اضطراب و خصومت بین دیگر ردههای سازمان، مشکل ساز شود. البته ناگفته نماند، مدیران ارشد، باید در راستای تبدیل همه کارمندان خود به کارمند کلیدی تلاش کنند. در ادامه این بخش به نحوه مدیریت کارکنان کلیدی میپردازیم.
امروزه، سازمانها به دلیل امکان اشتغال زایی از ارکان مهم در جامعه محسوب میشوند. از طرفی مدیریت کارمندان، در رشد و توسعه یا نابودی یک سازمان، نقش مهمی ایفا میکند. در این مقاله نکاتی راجع به تیپهای مختلف شخصیتی کارمندان و نحوه مدیریت آنها را بیان کردیم. شما باید علاوه بر اطلاع از موارد فوق، درباره مسائل حقوقی مدیریت کارکنان نیز آگاهیهای لازم را کسب کنید. خوب است بدانید که از طریق وب سایت رکلا میتوانید به این مهم دست یابید. خدمات مشاوره حقوقی تلفنی و تنظیم قرارداد اختصاصی از جمله خدماتی هستند که توسط تیم رکلا ارائه میشوند.