حق به معنی سلطه و امتیازی است که قانون به افراد میدهد تا بتوانند زندگی کنند. در قانون انواع حق و شرایط آنها بیان شده است. همه حقوق در دو دسته بندی مهم قرار میگیرند که این دستهها مالی و غیر مالی هستند. حقوق مالی در خصوص مال است و انواعی دارد. در این مطلب قصد داریم به بررسی حق عینی که یکی از انواع حقوق مالی هستند بپردازیم. این حق دارای دو عنصر به نام مالک و ملک است. یعنی باید این دو مورد وجود داشته باشند تا این حق ایجاد شود. در واقع حقی است که شخص نسبت به یک مال دارد و میتواند به طور مستقیم آن را اعمال کند. مالکیت مال مصداق بارز این حق محسوب میشود.
این مورد به معنی حقی مستقیم بر روی مال است. یعنی شخص با یک مال رابطه مستقیم دارد. مانند اینکه شخصی خانهای را بخرد و مالک آن شود. در این حالت او مالک عین و منفعت آن خانه شده است. در واقع این مالکیت به شخص اختیار گستردهای میدهد و او میتواند هرگونه تصرفی که میخواهد در آن مال داشته باشد. چنانچه شخصی این مال را بدون اجازه مالک در اختیار بگیرد، مالک میتواند به دلیل مالکیت خودش، آن را پس بگیرد. در واقع مالکیت شخص بر مال، به او اجازه بهره برداری میدهد. مالکیت به عنوان یک حق اصلی مستقل است و به موضوع دیگری وابسته نیست.
یکی از حقوق مالی است که مطابق قانون موضوع مهمی محسوب میشود. این حق آثار و شرایطی دارد که هر کدام دارای اهمیت ویژهای هستند. این حق مطابق قانون به حق عینی اصلی و تبعی تقسیم میشود. حق عینی اصلی حقی مستقل است. یعنی حقی که شخص بدون واسطه نسبت به چیزی پیدا میکند. مالکیت، ارتفاق، شفعه و انتفاع نمونههایی از این مورد هستند.
یکی دیگر از تقسیمبندیهای این حق، با عنوان حق عینی تبعی شناخته میشود. این حق وابسته به یک دین است. یعنی اول باید یک دین وجود داشته باشد، تا پس از آن حق عینی تبعی ایجاد شود. بارزترین مورد از این حق، قرارداد رهن است. رهن به تبع یک دین یا بدهی به وجود میآید.
تصور کنید شخصی به شخص دیگری بدهکار است. او برای اطمینان خاطر طلبکار، مالی را نزد او قرار میدهد. آنها توافق میکنند که اگر بدهکار در مهلت مقرر بدهی خود را پرداخت نکرد، طلبکار بتواند این مالی که نزد او قرار دارد را بفروشد. سپس از محل فروش این مال، طلب خود را وصول کند. در این حالت طلبکار نسبت به مالی که نزد او قرار دارد، حق عینی تبعی خواهد داشت. یعنی به تبع طلب خود از بدهکار، بر این مال حق دارد. این موارد مصادیق حق عینی اصلی و تبعی هستند که در قانون مطرح شدهاند.
این حق از سه راه به وجود میآید. این راهها را به ترتیب بیان میکنیم.
در شرایطی ممکن است این حق به صورت ناقص اعمال شود. در این حالت موضوع آن باز هم شی مادی و خارجی است. مصادیقی مانند انتفاع و ارتفاق به عنوان حق عینی اصلی ناقص محسوب میشوند.
حق ارتفاق نسبت به دو مال غیر منقول مانند، خانه یا زمین ایجاد خواهد شد. شخصی در ملک متعلق به شخص دیگری امتیازی مانند عبور یا ایجاد شبکه یا پنجره دارد ولی مالک آن نیست.
تصور کنید دو نفر در همسایگی یکدیگر مالک دو زمین زراعی هستند. یکی از مالکان برای اینکه بتواند به زمین زراعی خود برود، باید از زمین همسایه عبور کند. چنانچه آنها با یکدیگر برای این موضوع توافق کنند، این شخص صاحب حق عبور از آن زمین میشود. این مورد یکی از مصادیق حق ارتفاق است. یعنی این شخص حق عبور از ملک همسایه را دارد، ولی مالک عین نیست. این مورد حق عینی ناقص است.
در شرایطی که ناودان خانه شخصی در ملک همسایهاش باشد و آنها در مورد این موضوع توافق کنند، این مورد نیز به عنوان مصداقی از ارتفاق محسوب میشود. یعنی این شخص دارای امتیازی جهت استفاده از ملک همسایه است، ولی مالک ملک او نیست.
انتفاع به معنی آن است که مالک اجازه بهرهمندی از ملک خود را به دیگری بدهد، ولی خودش همچنان مالک عین باشد. شخصی را در نظر بگیرید که یک باغ دارد و اجازه استفاده از درختان، میوهها و فضای آن را به دیگری میدهد. یعنی این شخص به اذن مالک از منافع این باغ بهرهمند میشود. در این شرایط مالک انتفاع از باغ را به او داده است. این حق به عنوان عینی اصلی ناقص محسوب میشود، چون منتفع مالک عین باغ نیست فقط اجازه بهرهمندی از منافع آن را دارد.
همان طور که از نام آن مشخص است، این حق در مورد مال منقول ایجاد میشود. در شرایطی که شخصی مالک یک مال منقول باشد، در این حالت او نسبت به آن مال حق عینی منقول دارد. مال منقول به مالی گفته میشود که حمل و جا به جایی آن با خرابی مال یا محل آن همراه نباشد. یعنی اگر شخصی ماشین، دوچرخه، فرش یا یخچال را منتقل کند، این جا به جایی به آن مال یا محل آن آسیب وارد نمیکند. اگر شخصی این اموال را بخرد، مالکیت او نسبت به این اموال، عینی منقول است.
حق انتفاع از مال منقول مصداق دیگری از این حق است. زمانی که شخصی انتفاع و بهرهمندی از مال منقول خود را به شخص دیگری میدهد، این مورد به عنوان انتفاع از مال منقول محسوب میشود. اگر شخصی ماشین خود را به دیگری بدهد تا از منافع آن بهرهمند شود، این انتفاع نسبت به یک مال منقول ایجاد شده است.
در شرایطی ممکن است شخصی مال منقولی مانند فرش، خودرو، موتورسیکلت یا هر مال منقول دیگری را نزد طلبکار خود قرار دهد. آنها با یکدیگر توافق میکنند که اگر بدهکار در مهلت مقرر، بدهی خود را پرداخت نکرد، طلبکار این مال منقول را بفروشد. در این حالت طلبکار نسبت به مالی که به عنوان وثیقه نزد او قرار دارد، حق خواهد داشت.
اسقاط به معنی آن است که شخصی حق خود را نسبت به چیزی ساقط کند. در واقع اسقاط حق به معنی نادیده گرفتن است که در حقوق به آن اعراض گفته میشود. حق مالی یکی از حقوقی است که قابل اعراض و اسقاط است. یعنی اگر شخصی که نسبت به یک مالی حق عینی دارد، این حق خود را نادیده بگیرد و آن را اسقاط کند، به این اقدام او اعراض گفته میشود. در شرایطی که مالک بدون اینکه مالی را به دیگری هدیه دهد، بفروشد یا اجاره دهد، آن را رها کند، به عنوان اعراض یا اسقاط حق نامیده میشود.
تقسیم بندی حقوق در قانون به شیوههای مختلفی صورت میگیرد. انواع این تقسیمبندی در علم حقوق کاربردهایی دارد. چنانچه قصد دارید از این تقسیم بندیها آگاه شوید یا در مورد حقی سوالی دارید، میتوانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی بهرهمند شوید. کارشناسان ما به طور دقیق سوالات شما را پاسخ خواهند داد.
اگر قصد دارید قراردادی را تنظیم کنید، میتوانید این قرارداد را به کارشناسان ما واگذار کنید. کارشناسان ما به صورت کاملا تخصصی تنظیم قرارداد مورد نظرتان را انجام میدهند.
چنانچه در خصوص این متن، سوالی دارید، لطفا در قسمت ثبت سوال، آن را مطرح کنید. در اولین فرصت پاسخگوی شما هستیم.