وقتی یک قرارداد تنظیم میشود هدف از نوشتن قرارداد این است که طرفین، به تعهدات نوشته شده در آن عمل کنند. اگر یکی از طرفین، از انجام تعهد خودداری کند، طرف دیگر میتواند او را ملزم به ایفای تعهد کند. به این صورت که با مراجعه به دادگاه و راهکارهای قانونی، اجبار این شخص را به انجام تعهدات درخواست میکند. او با مراجعه به دادگاه حقوقی و تنظیم لایحه الزام به ایفای تعهد از دادگاه میخواهد که طرف مقابل، تعهد خود را عملی کند.
تعهد به معنی الزام، عهد، تکلیف و شرط است. در اصطلاح حقوقی، تعهد به معنی رابطه حقوقی میان دو شخص است. در این رابطه حقوقی، یک طرف متعهد میشود وظایف و تکالیفی که مطابق قرارداد ملزم به انجام آن شده است را در مقابل طرف دیگر قرارداد انجام دهد. به طرف دیگر قرارداد که تعهد به نفع او انجام میشود متعهد له میگویند.
قرارداد باعث ایجاد تعهد بین دو طرف میشود. موضوع تعهد ممکن است انتقال یا تسلیم مال، تحویل کالا، ارائه خدمات، انجام فعل یا ترک فعل و مانند آن باشد.
پس از تنظیم قرارداد، در اکثر اوقات، طرفین قرارداد به تعهدات خود عمل میکنند. اما گاهی ممکن است «متعهد» از اجرای تعهداتی که طبق قرارداد به عهده دارد، خودداری کند. در حقوق مدنی، الزام به اجرای تعهدات به عنوان یک اصل مُسَلَّم پذیرفته شده است. یعنی اگر متعهد، به اختیار خود، به تعهدات ناشی از قرارداد عمل نکند، متعهدله در دادگاه علیه او طرح دعوا میکند. سپس نمونه لایحه الزام به ایفای تعهد را تنظیم میکند. دادگاه پس از بررسی شرایط، متعهد را به انجام تعهد اجبار میکند. اگر پس از اجبار از سوی دادگاه، متعهد باز هم به تعهدات خود عمل نکند قرارداد فسخ میشود. سپس بحث پرداخت خسارت مطرح میشود.
برای مثال، یک شخص حقوقی (شرکت) را در نظر بگیرید که مطابق با یک قرارداد، به طرف دیگر متعهد میشود که ظرف مدت یک سال برای او یک جاده روستایی را تعمیر و بازسازی کند. آن شرکت مکلف است به تعهد خود عمل کند. متعهدله هم مبلغی را مطابق قرارداد به این شرکت میپردازد. اگر این شرکت در مدت یک سال، به تعهدات خود عمل نکند، طرف دیگر از دادگاه میخواهد که او را اجبار کند. این شخص با تنظیم نمونه لایحه الزام به ایفای تعهد و بیان تعهدات و شرایط قرارداد، رسیدگی و صدور حکم را از دادگاه درخواست میکند. دادگاه پس از بررسی شرایط و دلایل، حکم خود را صادر میکند.
تعهد مالی یعنی تعهدی که موضوع آن، ساخت، تسلیم یا تحویل یک مال باشد. در دعوای الزام به تعهد مالی، متعهدله از دادگاه تقاضا میکند که به «متعهد» به تعهدات خود عمل کند. برای مثال، شخصی طبق یک قرارداد پیمانکاری متعهد شده است که در مقابل دریافت هزینهها، یک خانه برای متعهدله بسازد. اما پس از دریافت تمام هزینهها یا پس از طی شدن مدت مقرر در قرارداد، به تعهدات خود عمل نکرده است. در این حالت، طرف مقابل میتواند علیه او طرح دعوا کند.
به دلیل اینکه خانه یک مال است، دعوای الزام به ایفای تعهدات، یک تعهد مالی محسوب میشود. بنابراین متعهدله باید پس از طرح دعوا در دادگاه، لایحه دفاعیه الزام به ایفای تعهد مالی را تنظیم کند و از قاضی، احقاق حق خود را درخواست کند. انجام ندادن تعهدات مالی، موجب ورود ضرر به طرف دیگر قرارداد میشود. او میتواند طبق قانون از فردی که به تعهد خود عمل نکرده است خسارت بگیرد. همچنین در شرایطی که برای انجام تعهد، مدتی تعیین شده باشد، پس از طی آن مدت، طرف مقابل میتواند از او خسارت تاخیر در اجرای تعهد را دریافت کند.
راه دیگری که در قانون برای عدم اجرای تعهد پیش بینی شده است؛ اجرای تعهد توسط شخص ثالث است. به این صورت که شخص دیگری، تعهداتی را که متعهد به عهده گرفته است میپذیرد و به متعهدله، تعهد میدهد که تمام تعهدات طرف قرارداد را انجام دهد. این مورد نیز یکی از راههای احقاق حق متعهدله است که در قانون پیشبینی شده است.
تعهد غیر مالی به معنی عمل به تعهداتی است که به اموال محدود نشده است. وقتی شخصی در یک قرارداد متعهد میشود که عملی را برای طرف مقابل انجام دهد یا از انجام عمل خاصی خودداری کند، به این حالت، تعهد غیرمالی میگویند. برای مثال، شخصی که متعهد میشود یک اثر هنری را بازسازی و تعمیر کند، تعهد غیر مالی دارد.
انجام ندادن تعهداتی که در قرارداد ثبت شده است دارای ضمانت اجراهای متفاوتی است. مهمترین ضمانت اجرای انجام ندادن تعهدات، فسخ قرارداد و اجبار به ایفای تعهدات یا اجرای تعهد قراردادی است. منظور از این اجبار آن است که دادگاه شخص را ملزم میکند که به آنچه تعهد داده است عمل کند. شخصی که به دادگاه مراجعه میکند، با تنظیم لایحه دفاعیه ایفای تعهد و بیان تعهدات ثبت شده در قرارداد از دادگاه درخواست رسیدگی و صدور حکم میکند.
دادگاه با بررسی شرایط، دلایل و مدارکی که ضمن لایحه دفاعیه عدم ایفای تعهد ارائه شده است حکم مناسب را صادر میکند. شخصی را در نظر بگیرید که طبق قرارداد تعهد داده است که ظرف یک ماه برای طرف مقابل یک تابلوی نقاشی بکشد. این فرد، مبلغ قرارداد را دریافت کرده اما به تعهد خود عمل نکرده است. در این حالت فردی که برای تابلوی نقاشی، مبلغ قرارداد را پرداخته است با طرح دعوای حقوقی و تنظیم لایحه، الزام نقاش به ایفای تعهدات را خواستار میشود.
در این بخش، به مادههای قانونی مهمی اشاره میکنیم که میتوانید در متن لایحه خود از آنها استفاده کنید.
مطابق این ماده از قانون مدنی ، در صورتی که شخصی تعهد به انجام کاری دهد یا تعهد دهد که از انجام عملی خودداری کند، اما تعهد خود را عملی نکند، مسئول جبران خسارت طرف مقابل است. به شرط اینکه لزوم جبران خسارت در متن قرارداد شرط شده باشد. یا اینکه طبق عرف آن منطقه، پذیرفتن تعهد به منزله قبول جبران خسارت باشد. در مواقعی هم ممکن است جبران خسارت بر اساس متن قانون باشد.
با توجه به این ماده، اگر شخصی به تعهد قراردادی خود عمل نکند، دادگاه میتواند به کسی که به نفع او تعهد شده است (خواهان) اجازه دهد که او این عمل را انجام دهد. سپس متخلف را محکوم کند که تمام مخارج را به او بپردازد. به عبارت دیگر، وقتی شخصی در دادگاه، دعوای الزام به ایفای تعهد را مطرح میکند و دادگاه تشخیص میدهد که خود این شخص، توانایی انجام تعهد را دارد، به او اجازه میدهد که خودش تعهد را انجام دهد و در مقابل، خوانده را محکوم میکند که تمام هزینهها را به خواهان بپردازد.
این ماده در مورد دعوای الزام به ایفای تعهد مالی بیان شده است. مطابق این ماده، اگر موضوع تعهد، پرداخت وجه نقد باشد، دادگاه میتواند مدیون (خوانده) را محکوم کند که خسارات تاخیر در انجام تعهد مالی را به خواهان بپردازد.
تیم حقوقی رکلا، یک مرجع تخصصی حقوقی در حوزه قراردادها است. شما میتوانید از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی و خدمات تنظیم لایحه استفاده کنید. بدون شک، تنظیم یک لایحه دقیق و کاربردی، بدون دریافت مشاوره حقوقی، دور از ذهن است.