حضانت فرزند یکی از مهمترین دغدغههای والدین در زمان متارکه است. کودکان بی دفاعترین قشر جامعه هستند و بیش از هر مساله دیگری به یک مامن امن برای رشد و ادامه زندگی نیاز دارند. کودکان باید از ابعاد مختلف جسمی، روحی، مادی و عاطفی مورد حمایت و توجه قرار بگیرند. علاوه براین، مسائلی قانونی و حقوقی مطرح است که کودکان به صورت مستقل نمیتوانند به آنها بپردازند و نیاز دارند که شخصی مسئولیت رسیدگی به این امور را از جانب آنها به عهده بگیرد. مسئولیتی که تعریف شد، در قانون مدنی با عنوان حضانت معرفی میشود. ماده 1168 این قانون با اشاره به ابعاد حمایتی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، حضانت را تعریف میکند.
در موضوع حضانت، آن چیزی که بیشتر از هر مساله دیگری اهمیت دارد، مساله مصلحت کودک است. قانون نیز ابتدا مصلحت کودک را در نظر میگیرد و سپس به بررسی شرایط و قواعدی که برای حضانت بیان شده است، میپردازد.
در ادامه این مقاله درباره حضانت فرزند، یکی از مهمترین موضوعات حوزه خانواده صحبت خواهیم کرد.
حضانت به معنی نگهداری و مراقبت از کودک است.
طق ماده 1169 قانون مدنی و ماده اصلاحی آن بیشتر معنای رسیدگی به جنبه های جسمانی کودک است.
نگهداری از فرزند بحثی کاملا جدا از نفقه فرزند و امور مالی اش است.
نگهداری از فرزند با والدین است؛
مگر آنکه عدم صلاحیتشان تایید شود.
نگهداری از فرزند پسر تا پایان 15 سال و دختر تا پایان 9 سال است.
تا پایان مدت زمان قانونی هیچ یک از والدین حق ترک مسئولیت را ندارد.
میزان ملاقات ها و حضانت فرزند در طلاق توافقی باید مشخص شده باشد.
در صورت جدایی زن مرد تا پایان 7 سالگی حق نگهداری با مادر است.
بعد از آن برای دختر تا 9 سال و برای پسر تا 15 سال با پدر است.
پس از این مرحله فرزندان تصمیم میگیرند با کدامیک از والدین خود زندگی کنند.
اگر زن و مرد در مورد نگهداری از فرزند به توافق برسند،دادگاه وارد موضوع نمیشود.
مثلا حق نگهداری از فرزند دختر در طلاق توافقی با مادر باشد؛پسر با پدر.
حق نگهداری ربطی به حق ملاقات ندارد.
هیچ کدام نمیتوانند مانع ملاقات یکدیگر شوند.
مثلا اگر مراقبت از فرزند پسر در طلاق توافقی با پدر باشد؛ به این معنی نیست که مادر نمیتواند او را ببیند.
اگر طرفی که حق نگهداری دارد مانع ملاقات شود میتواند دلیلی برای سلب این حق باشد.
هر گاه ثابت شود حضور پدر یا مادر کنار فرزند باعث به خطر افتادن صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی شود؛ حق نگهداری از وی سلب میشود.
با اراِئه دادخواست به دادگاه و تکیه بر شرایط سلب حضانت ، مادر یا پدر میتوانند این حق را از یکدیگر سلب کنند.
1- اعتیاد زیان آور به مواد مخدر، الکل و قمار.
2-فساد اخلاقی.
3-ابتلا به بیماری های روانی در صورت تشخیص پزشک قانونی.
4-سوءاستفاده یا اجبار ورود به مشاغل ضد اخلاقی.
5-تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف.
به جز موارد بالا در صورتی که مادر ازدواج کند، نمیتواند از فرزند مراقبت کند.
حضانت در صورت زندانی بودن پدر یا غیبت وی، با جد پدری است.
صلاحیت مادر در این مسئله بیتاثیر است.
ماده 1171 قانون مدنی بیان میکند حضانت بعد از فوت پدر یا مادر به پدر یا مادر که در قید حیات است؛سپرده میشود.
مگر اینکه ثابت شود طرف دیگر فاقد صلاحیت است.
مثلا اگر پدر فوت کند مراقبت از فرزند با مادر است. اگر پدر بزرگ فرزند بخواهد از وی نگهداری کند؛باید ثابت کند این اقدام مادر به ضرر فرزند است.
نکته حائز اهمیت این است که حق نگهداری از فرزندبا ولایت فرزند اشتباه نشود.
در صورت فوت پدر حق نگهداری با مادر و ولایت ( اداره امور مربوط به فرزند ) با جد پدری است.
در صورتی که طبق توافق زن و مرد حضانت دائم فرزند با یکی از طرفین باشد و طرف دیگر بتواند ثابت کند وی صلاحیت نگهداری را ندارد؛دادگاه این حق را از او میگیرد و به طرف دیگر اعطا میکند.
هر اقدام قانونی نیازمند پیگیریهای مستمر است و ما باید از جنبههای مختلف قانونی با خبر باشیم. لذا پیشنهاد قابل توصیه به شما این است که حتما از خدمات مشاوره حقوقی تلفنی استفاده کنید یا تنظیم لایحه دفاعیه خود را به مجموعه حقوقی رکلا بسپارید. ما در کنار شما هستیم.
ثبت نظر یا سوال
دیدگاه ها
نازنین
سلام وقت شما بخیر
من ده سال پیش در قبال گرفتن حضانت فرزندانم مهریه و نفقه خود و فرزندانم رو بخشیدم. سال گذشته در اثر اتفاقی که برایم افتاد به زندان افتادم و ضربه مال شدیدی خوردم و الان توانایی مخارج فرزندانم را ندارم. از شوهر سابقم برای نفقه بچه ها شکایت کرده ام بااینکه وضعیت مال خوبی دارد اما قاضی پرونده رای به ضرر من داده و گفته چون خودم نفقه رو بخشیدم الان حق شکایت ندارم لطفا راهنمایی ام کنید چکار کنم
آیا در دادگاه برای نفقه بخشیده شده خود اقدام کرده بودید یا فرزند؟